سنگها و خواص اعجاب انگیز

تأثیرات سنگها در زندگی و درمان امراض از نظر پیشوایان دین و دانشمندان

سنگها و خواص اعجاب انگیز

تأثیرات سنگها در زندگی و درمان امراض از نظر پیشوایان دین و دانشمندان

حلیة المتقین ؛؛ فصل هفتم : در بیان آنچه سزاوار است که در نگین نقش کنند

نقش نگین
حسین بن خالد بخدمت حضرت امام رضا علیه السلام عرض کرد که جایز است شخصى استنجا کند و در دستش انگشترى باشد که نقش ‍ نگینش لااِلهَ اِلاّ اللّهُ باشد؟ حضرت فرمود که خوب نمیدانم این را از براى او گفت. مگر رسول خدا و پدران شما با انگشتر استنجا نمیکردند، فرمود که بلى ولیکن ایشان انگشتر را در دست راست میکردند پس از خدا بترسید و افترا برایشان مبندید. پس فرمود که نقش نگین حضرت آدم لااِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللّهِ بود با خود از بهشت آورده بود و حضرت نوح چون بکشتى سوار شد حق تعالى به او وحى فرمود که اى نوح چون از غرق شدن بترسى هزار مرتبه لااِلهَ اِلاّ اللّهُ بگو پس دعا کن تا من تو را و مومنان را از غرق شدن نجات دهم پس چون کشتى براه افتاد باد تندى وزید حضرت نوح از غرق شدن ترسید و او را مجال آن نشد که هزار مرتبه لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ بگوید به زبان سریانى گفت هَلُولیا اَلْفا اَلْفا یاماراثَقَن پس طوفان بر طرف شد و کشتى براه افتاد پس حضرت نوح فرمود که سختى که خدا مرا بآن نجات بخشید سزاوار است که همیشه با من باشد پس در انگشتر خود ترجمه آن را به عربى نقش کرده لا اِلهَ اِلاَ اللّهُ اَلْفَ مَرَّةٍ یارَبِّ اَصْلِحَنى
  حضرت ابراهیم علیه السلام را چون در کفه منجنیق گذاشتند که در آتش ‍ اندازند جبرئیل به خشم آمد حق تعالى به او وحى فرمود که چه چیز باعث غضب تو گردیده است، گفت پروردگار خلیل تست و هیچکس نیست در این وقت که تو را به یگانگى پرستد بغیر از او دشمن خود و دشمن او را براو مسلط گردانیده پس خداوند عالم به او وحى فرستاد که ساکت باش کسى تعجیل در امور میکند که مثل تو بنده من است هر گاه که خواهم او را میگیرم پس جبرئیل خاطرش مطمئن شد و به جانب ابراهیم ملتفت شد گفت آیا تو را حاجتى و کارى در این وقت هست فرمود به تو نه. پس حق تعالى انگشترى براى او فرستاد که در آن شش حرف نقش شده بود لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللّهِ، لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ، فَوَّضْتُ اَمْرى اِلَى اللّهِ، اَسْنَدْتُ ظَهْرى اِلَى اللّهِ، حَسْبى اللّهُ پس خدا وحى نمود که انگشتر را در دست کن که آتش را بر تو سرد و سلامت میگردانم.
نقش نگین حضرت موسى علیه السلام دو حرف بود که از توراة بیرون آورده اِصْبِرْ تُوجَرْ، اُصْدُقُ تُنْجَ یعنى صبر کن تا مزد یابى، راست بگو تا نجات یابى
نقش نگین حضرت سلیمان این بود سُبْحانَ مَنْ اَلْجَمَ الْجِّنَّ بِکَلِماتِهِ 
نقش نگین حضرت عیسى دو حرف بود که از انجیل بیرون آورده بود طُوبى لِعَبْدٍ ذُکِرَ اللّهُ مِنْ اَجْلِهِ، وَ وَیْلٌ لِعَبْدٍ نُسِىَ اللّهُ مِنْ اَجْلِهِ یعنى خوشا حال بنده که یاد کرده شود خدا بسبب او، و واى بر بنده که خدا فراموش شود از خاطرها بسبب او
نقش نگین حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم این بود لا اِلهَ اِلاّ اللّهُ مُحَمَّدْ رَسوُلُ اللّهِ 
نقش نگین امام حسن علیه السلام ألْعِزَّةُ لِلّهِ بود و نقش نگین حضرت امام حسین علیه السلام اِنَّ اللّهَ بالِغُ اَمْرِهِ و حضرت على بن الحسین علیه السلام انگشتر پدر خود را در دست میکردند و حضرت امام محمد باقر نیز انگشتر امام حسین را در دست میکردند
نقش انگشتر حضرت امام جعفر صادق علیه السلام اَللّهُ وَلّیى وَ عِصْمَتى مِنْ خَلْقِهِ بود و نقش انگشتر حضرت امام موسى علیه السلام حَسْبِىَ اللّهُ بود، پس جناب امام رضا علیه السلام انگشتر پدر خود را که در دست داشتند.
در حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که نقش نگین حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم محمد رسول اللّه بود و نقش نگین جناب امیرالمؤمنین علیه السلام اَللّه الْمَلِکُ بود و نقش نگین امام محمد باقر علیه السلام اَلْعِزَةُ للّهِ بود
در حدیث معتبر دیگر منقول است که از آن حضرت پرسیدند که آیا کراهت دارد که کسى در نگین غیر نام خود و پدر خود چیزى نقش کند، حضرت علیه السلام فرمود که نقش انگشترى من اَللّهُ خالِقُ کُلُ شَیْئى است و نقش انگشتر پدرم اَلْعِزَةُ لِلّهِ بوده و نقش انگشتر امام زین العابدین علیه السلام اَلْحَمْدُلِلّهِ الْعَلّى بود و نقش انگشتر امام حسن و امام حسین علیهماالسلام حَسْبىَ اللّهُ بود و نقش انگشتر امیرالمؤمنین علیه السلام اَللّهُ الْمَلکُ بود.
در روایت معتبر دیگر منقول است که نقش نگین حضرت امام جعفر صادق علیه السلام این کلمات بود اَلّلهُمَّ اَنْتَ ثِقَتى فَقِنى شَرَّ خَلْقِکَ
در حدیث صحیح از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که نقش نگین حضرت امام جعفر صادق علیه السلام اَنْتَ ثَقِتى فَاْعِصمْنى مِنَ النّاسِ بود و نقش نگین حضرت امام موسى کاظم علیه السلام حَسْبىَ اللّهُ بود و در زیرش شکل گلى و در بالایش هلالى نقش کرده بودند.
در حدیث صحیح دیگر منقول است که نقش نگین حضرت امام رضا علیه السلام ماشاءَ اللّهُ لا قُوَّةِ اِلاّ بِاللّهِ و در حدیث معتبر دیگر از حضرت امام رضا علیه السلام منقول است که نقش نگین حضرت امام زین العابدین علیه السلام این بود خَزىّ وَشَقىٌ قاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلّىٍ.
عبداللّه بن سنان میگوید که حضرت صادق علیه السلام انگشتر حضرت رسول صلّى اللّه علیه و آله وسلّم را به من نمود نگین سیاهى داشت و در دو سطر نوشته بود مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ.
در حدیث معتبر منقول است که حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم نهى فرمود از آنکه صورت چیزى از حیوانات بر آن انگشتر نقش کنند و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که عقل مردان را در سه چیز امتحان میتوان کرد: در درازى ریشش و نقش انگشترش و کنیتش .
در حدیث دیگر فرمود که هر که نقش کند بر انگشترش مَاشاءَاللّهُ لاقُوَةَ اِلاّ بِاللّهِ اسْتَغْفِرُاللّهِ ایمن شود از فقر شدید و از جناب امام رضا علیه السلام منقول است که نقش نگین حضرت امام محمد باقر علیه السلام چنین بود ظَنّى بِاللّهِ حَسَنٌ و بِالْنَّبّى الْمُوْتَمَنْ وَ بِالْوَصّىِ ذى الْمَنَنِ وَبِالْحُسَیْنِ وَالْحَسَنِ
در روایت دیگر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که انگشتر جناب امیرالمؤمنین علیه السلام از نقره بود و نقشش نِعْمَ الْقادِرُ اللّهُ بود و در بعضى روایات وارد است که نقش نگین امیرالمؤمنین علیه السلام اَلْمُلْکُ لِلّهِ بود.
در روایت دیگر انگشترى داشتند از حدید صینى سفید صاف این کلمات در آن نقش فرموده بودند در هفت سطر و در جنگها و در شدتها در دست میکردند کلمات اینست اَعْدَدْتُ لِکُلِ هَوْلٍ لااِلهَ اِلاّ اللّهُ،وَلِکُلِّ کَرْبٍ لاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاَ بِاللّهِ،وَلِکُلِّ مُصیبَةٍ نازِلَةٍ حَسْبِىَ اللّهُ،وَلِکُلِّ ذَبْبٍ کبیرَةٍ اَسْتَغْفِرُاللّهِ،وَلِکُلِّ هَمَ وَ غَمّ قادِحٍ ماشاءَ اللّهِ،وَلِکُلِّ نِعْمَةٍ مُتِجَّدِدَةٍ الْحَمْدُلِلّهِ،ما بِعَلی بْنِ ابیطالِبٍ مِنْ نَعَمِ اللّهِ فَمِنَ اللّهِ و از اسمعیل بن موسى منقول است که انگشتر حضرت امام جعفر علیه السلام تمامش از نقره بود و بر آن نقش بود یاثِقَنى قِنى شَرَّجَمیعَ خَلْقِکَ و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که هر که در انگشتر خود آیه از قرآن نقش کند آمرزیده شود.
ابن طاوس علیه الرحمه بروایت قاسم بن العلا نقل کرده است از صافى خادم حضرت امام على نقى علیه السلام که رخصت طلبیدم از آن حضرت که بزیارت جدش امام رضا علیه السلام بروم فرمود که با خود انگشترى داشته باش که نگینش عقیق زرد باشد و نقش نگینش ماشاءَ اللّهُ لاقُوَّةِ اِلاّ اَسْتَغْفِرُ اللّه باشد و بر روى دیگر نگین محمد و على نقش کرده باشند چون این انگشتر را با خود دارى امان یابى از شر دزدان و راه زنان و براى سلامتى تو تمام تر است و دین ترا حفظ کننده تر است، خادم گفت بیرون آمدم و انگشتری که حضرت فرمود بهم رسانیدم و برگشتم که وداع کنم چون وداع کردم و دور شدم فرمود که مرا برگردانند چون برگشتم گفت اى صافى گفتم لبیک اى آقاى من فرمود باید که انگشتر فیروزه هم با خود داشته باشى بدرستی که درمیان طوس و نیشابور شیرى بر خواهد خورد به تو و قافله را منع خواهد کرد از رفتن تو پیش برو و این انگشتر را به شیر بنما و بگو مولاى من میگوید که دور شو از راه و باید که بر یکطرف نگین فیروزه اَللّهُ الْمَلِکُ نقش کنى و برطرف دیگر اَلمُلْکُ لِلّهِ الْواحِدِ الْقَهارِ زیرا که نقش انگشتر جناب امیرالمؤمنین علیه السلام اَللّهُ الْمَلِکُ بود چون خلافت آنجناب برگشت اَلْمُلْکُ لِلّهِ الواحِدِ الْقَهارِ نقش کرد و نگینش فیروزه بود و چنین نگینى امان مى بخشد از حیوانات درنده و باعث ظفر و غلبه میشود در جنگها، خادم گفت که رفتم به سفر، به خدا سوگند که در همان مکان که حضرت فرموده بود شیر بر سر راه آمد و آنچه فرموده بود بعمل آوردم و شیر بر گشت . چون از زیارت بر گشتم آنچه گذشته بود بخدمت آنجناب عرض کردم فرمود یک چیز ماند که نقل نکردى اگر خواهى من نقل کنم، گفتم اى آقاى من شاید فراموش کرده باشم فرمود که شبى در طوس نزدیک روضه امام رضا علیه السلام خوابیده بودى گروهى از جنیان به زیارت قبر میرفتند آن نگین را در دست تو دیدند و نقش آنرا خواندند پس آنرا از دست تو بدر آوردند و بردند به نزد بیماری که داشتند و آن انگشتر را در آب شستند و آب را به بیمار خود خورانیدند و بیمارشان صحت یافت پس انگشتر را برگردانیدند و تو در دست راست کرده بودى ایشان در دست چپ تو کردند چون بیدار شدى بسیار تعجب کردى و سببش را ندانستى و بر بالین خود یاقوتى یافتى و آنرا برداشتى و الحال همراه تو است ببر بازار و آنرا به هشتاد اشرفى خواهى فروخت و این یاقوت هدیه آن جنیان است که براى تو آورده بودند. خادم گفت که یاقوت را بردم به بازار و هشتاد اشرفى فروختم .
و ایضا سید بن طاوس روایت کرده است که شخصى آمد بخدمت جناب امام صادق علیه السلام و گفت من میترسم از حاکم شهر جزیره و میترسم که دشمنان من او را با من به خشم آورند و ایمن نیستم از آنکه مرا بکشند، آنجناب فرمود که انگشترى بساز که نگین آن حدید صینى باشد و بر روى نگین سه سطر نقش کن در سطر اول اَعُوذُ بِجَلالِ اللّهِ و در سطر دوم اَعُوذُ بِکَلِماتِ اللّهِ و در سطر سوم اَعُوذُ بِرَسوُلِ اللّهِ و در زیر نگین دو سطر نقش کن سطر اول امَنْتُ بِاللّهِ و کتبه و سطر دوم اِنّى واثِقٌ بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ و در دور نگین نقش کن اَشْهَدُاَنْ لا اِلاّ اللّهُ مُخْلِصا و در دست کن آن انگشتر را در هر حاجتى که بر تو دشوار شود و ترسهایت به ایمنى مبدل میشود و زنی که زائیدن بر او دشوار شود بر او ببندید که به مشیت خدا بزودى وضع حمل او میشود وهمچنین دفع میکند اثر چشم بد را و حذر کن که نجاستى و چربى بآن نگین نرسد و با خود بحمام و بیت الخلا مبر و خوب محافظت نما آنرا که از اسرار خدا است و شما شیعیان از دشمنان خود مى ترسید برجان خود که باید که این انگشتر را داشته باشید و از دشمنان پنهان دارید و تعلیم مکنید مگر به کسیکه اعتماد بر او داشته باشید راوى حدیث گفت که من تجریه کردم و اثرش را یافتم .
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است که هر که صبح کند در دستش انگشتر عقیق باشد که در انگشت دست راست کرده باشد پیش از آنکه نظرش بر کسى بیفتد نگین آنرا بجانب کف دست بگرداند و به آن نظر کند و سوره انا انزلناه فى لیلة القدر را تا آخر بخواند پس بگوید:امَنْتُ بِاللّهِ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَ کَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطّاغُوتِ وَ آمَنْتُ بِسِرِّ آل مُحَمَّدٍ وَ عَلانِیَتِهِمْ وَ ظاهِرِهِمْ وَ باطِنِهِمْ وَ اوَّلِهِمْ وَ آخِرِ هِمْ چون چنین کند خداوند عالمیان او را نگاهدارد آنروز از شر آنچه از آسمان نازل مى شود و آنچه از زمین بیرون می آید و در حرز و حمایت خدا باشد تا شام. و در حدیث دیگر منقول است که هر که انگشترى از عقیق بسازد و در نگین آن نقش کند مُحَمَّدٍ وَعَلِىٌ وَلِىُ اللّهِ خدا او را از مرگ بد نگاهدارد و نمیرد مگر بر دین حق .

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد