حسین
بن خالد بخدمت حضرت امام رضا علیه السلام عرض کرد که جایز است شخصىاستنجا کند و در دستش انگشترى باشد که نقش نگینشلااِلهَ
اِلاّ اللّهُباشد؟حضرت فرمود که خوب نمیدانم این را از براى او گفت. مگررسول خدا و پدران شما با
انگشتر استنجا نمیکردند، فرمود که بلى ولیکن ایشان انگشتررا در دست راست میکردند پس از خدا بترسید و افترا
برایشان مبندید. پس فرمود که نقشنگین حضرت آدملااِلهَ اِلا اللّهُ مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللّهِبود با خود از بهشت آوردهبود و حضرت نوح چون بکشتى سوار شد حق تعالى به او وحى فرمود که اى نوح
چون ازغرق شدن
بترسى هزار مرتبهلااِلهَ اِلاّ اللّهُبگو پس دعا کن تا من تو را ومومنان را از
غرق شدن نجات دهم پس چون کشتى براه افتاد باد تندى وزید حضرت نوحاز غرق شدن ترسید و او را
مجال آن نشد که هزار مرتبهلا اِلهَ اِلاّ اللّهُبگوید به زبان سریانى گفتهَلُولیا اَلْفا اَلْفا
یاماراثَقَنپس
طوفانبر طرف شد و کشتى براه افتاد پس حضرت نوح فرمود که
سختى که خدا مرا بآننجات بخشید سزاوار است که همیشه با من باشد پس در انگشتر خود ترجمه آن رابه عربى نقش کردهلا اِلهَ اِلاَ اللّهُ اَلْفَ مَرَّةٍ یارَبِّ اَصْلِحَنى
حضرت ابراهیمعلیه السلام
را چون در کفه منجنیق گذاشتند که در آتش اندازندجبرئیل به خشم آمد حق تعالى به او وحى فرمود که چه چیز
باعث غضب تو گردیده است، گفتپروردگار خلیل تست و هیچکس نیست در این وقت که تو را به یگانگى پرستد بغیر
از اودشمن خود
و دشمن او را براو مسلط گردانیده پس خداوند عالم به او وحى فرستاد که ساکتباش کسى تعجیل در امور میکند
که مثل تو بنده من است هر گاه که خواهم او را میگیرم پسجبرئیل خاطرش مطمئن شد و به جانب ابراهیم ملتفت شد گفت
آیا تو را حاجتى و کارى در اینوقت هست فرمود به تو نه. پس حق تعالى انگشترى براى او فرستاد که در آن شش حرف
نقششده بودلا اِلهَ اِلاّ اللّهُ، مُحَمَّدٌ رَسوُلُ اللّهِ، لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ
اِلاّ بِاللّهِ، فَوَّضْتُ اَمْرى اِلَىاللّهِ، اَسْنَدْتُ ظَهْرى اِلَى اللّهِ، حَسْبى اللّهُپس خدا وحى
نمود که انگشتر را دردست کن که آتش را بر تو سرد و سلامت میگردانم.
نقش نگین حضرت موسى علیهالسلام دو حرف بود که از
توراة بیرون آوردهاِصْبِرْ تُوجَرْ، اُصْدُقُ تُنْجَیعنى صبر کن تا مزد یابى، راست بگو تا نجات یابى
نقش نگین حضرت سلیمان
اینبودسُبْحانَ مَنْ اَلْجَمَ الْجِّنَّ بِکَلِماتِهِ
نقش نگین
حضرت عیسى دو حرفبود که از انجیل بیرون آورده بودطُوبى
لِعَبْدٍ ذُکِرَ اللّهُ مِنْ اَجْلِهِ، وَ وَیْلٌ لِعَبْدٍنُسِىَ
اللّهُ مِنْ اَجْلِهِیعنى خوشا حال بنده که یاد کرده شود
خدا بسبب او، و واى بربنده که خدا فراموش شود از خاطرها بسبب او
نقش نگین حضرترسول صلّى اللّه علیه وآله
وسلّم این بودلا اِلهَ اِلاّ اللّهُ مُحَمَّدْ رَسوُلُ اللّهِ
نقش
نگین امام حسن علیه السلامألْعِزَّةُ لِلّهِبود و نقش نگین حضرت امامحسین علیه السلاماِنَّ اللّهَ بالِغُ اَمْرِهِو حضرت على
بن الحسین علیه السلام انگشتر پدرخود را در دست میکردند و حضرت امام محمد باقر نیز انگشتر امام حسین
را در دست میکردند
نقش انگشتر حضرت امام جعفر صادق علیه السلاماَللّهُ
وَلّیى وَ عِصْمَتى مِنْ خَلْقِهِبود ونقش انگشتر حضرت امام موسى علیه السلامحَسْبِىَ اللّهُبود، پس جنابامام رضا علیه السلام انگشتر پدر خود را که در دست داشتند.
در حدیث صحیح از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام منقول است که نقش
نگین حضرترسول
صلّى اللّه علیه وآله وسلّممحمد رسول اللّه بود و نقش نگین جناب امیرالمؤمنین علیه السلام اَللّه الْمَلِکُبود و نقش نگین امام محمد باقرعلیه السلاماَلْعِزَةُ للّهِبود
در حدیث معتبر دیگر منقول است که از آنحضرت پرسیدند
که آیا کراهت دارد که کسى در نگین غیر نام خود و پدر خود چیزى نقشکند، حضرت علیه السلام فرمود
که نقش انگشترى مناَللّهُ خالِقُ کُلُ شَیْئىاست و نقش
انگشتر پدرماَلْعِزَةُ لِلّهِبوده و نقش انگشتر امام زین العابدینعلیه السلاماَلْحَمْدُلِلّهِ الْعَلّىبود و نقش انگشتر امام حسن و امام حسینعلیهماالسلامحَسْبىَ اللّهُبود و نقش انگشتر امیرالمؤمنین علیه السلاماَللّهُ الْمَلکُبود.
در روایت معتبر دیگر منقول است که نقش نگین حضرت امام جعفر
صادق علیه السلام اینکلمات بوداَلّلهُمَّ اَنْتَ ثِقَتى فَقِنى شَرَّ خَلْقِکَ
در حدیث صحیح از حضرت امام رضا علیهالسلام منقول است که نقش نگین حضرت
امام جعفر صادق علیهالسلاماَنْتَ ثَقِتى فَاْعِصمْنى مِنَ النّاسِبود و نقش نگین حضرت امامموسى کاظم علیه السلامحَسْبىَ اللّهُبود و در زیرششکل گلى و در بالایش هلالى نقش کرده بودند.
در حدیث صحیح دیگر منقول است که نقش نگین حضرت امام رضا علیهالسلام ماشاءَ اللّهُ لا قُوَّةِ اِلاّبِاللّهِو در حدیث معتبر دیگر از حضرت امام رضا علیهالسلام منقول است که نقشنگین حضرت امام زین العابدین علیهالسلام این بودخَزىّ
وَشَقىٌ قاتِلُ الْحُسَینِبْنِ عَلّىٍ.
عبداللّه بن سنان میگوید که
حضرت صادق علیهالسلام انگشتر حضرترسول صلّى اللّه علیه و آله وسلّم را
به من نمود نگین سیاهى داشت و در دو سطر نوشتهبودمُحَمَّدٌ رَسُولُ اللّهِ.
در حدیث معتبر منقول است که
حضرت رسول صلّى اللّه علیه وآله وسلّم نهى فرموداز آنکه صورت
چیزى از حیوانات بر آن انگشتر نقش کنند و از حضرت صادق علیه السلاممنقول است که عقل مردان را در سه
چیز امتحان میتوان کرد: در درازى ریشش و نقش انگشترش وکنیتش .
در حدیث دیگر فرمود که هر که نقش کند بر انگشترشمَاشاءَاللّهُ لاقُوَةَ اِلاّ بِاللّهِاسْتَغْفِرُاللّهِایمن شود از فقر شدید و از جناب امام
رضا علیهالسلاممنقول است که
نقش نگین حضرت امام محمد باقر علیهالسلام چنین بودظَنّى بِاللّهِ حَسَنٌ و
بِالْنَّبّىالْمُوْتَمَنْ وَ بِالْوَصّىِ ذى الْمَنَنِ
وَبِالْحُسَیْنِ وَالْحَسَنِ
در روایت دیگر از حضرتامام محمد باقر علیهالسلام مروی است که انگشتر جناب امیرالمؤمنین علیهالسلام ازنقره بود و نقششنِعْمَ
الْقادِرُ اللّهُبود و در بعضى روایات وارد است که نقشنگین امیرالمؤمنین علیهالسلاماَلْمُلْکُ لِلّهِبود.
در روایت دیگر انگشترى داشتند از حدید صینى سفید صاف این
کلمات در آن نقش فرمودهبودند در هفت سطر و در جنگها و در شدتها در دست
میکردند کلمات اینستاَعْدَدْتُ لِکُلِهَوْلٍ
لااِلهَ اِلاّ اللّهُ،وَلِکُلِّ کَرْبٍ لاحَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاَ بِاللّهِ،وَلِکُلِّ مُصیبَةٍ نازِلَةٍ حَسْبِىَ اللّهُ،وَلِکُلِّ ذَبْبٍ کبیرَةٍ اَسْتَغْفِرُاللّهِ،وَلِکُلِّ هَمَ وَ غَمّ قادِحٍ ماشاءَ اللّهِ،وَلِکُلِّ نِعْمَةٍ مُتِجَّدِدَةٍالْحَمْدُلِلّهِ،ما بِعَلی
بْنِ ابیطالِبٍ مِنْ نَعَمِ اللّهِ فَمِنَ اللّهِو ازاسمعیل بن موسى منقول است که
انگشتر حضرت امام جعفر علیهالسلام تمامش از نقره بود وبر آن نقش بودیاثِقَنى
قِنى شَرَّجَمیعَ خَلْقِکَو از حضرت امام محمد باقرعلیه السلام منقول است که هر که
در انگشتر خود آیه از قرآن نقش کند آمرزیده شود.
ابنطاوس علیه الرحمه بروایت قاسم بن العلا نقل کرده
است از صافى خادم حضرت امام علىنقى علیه السلام که رخصت طلبیدم از آن حضرت که بزیارت جدش امام رضا
علیهالسلام بروم
فرمود که با خود انگشترى داشته باش که نگینش عقیق زرد باشد و نقشنگینشماشاءَ
اللّهُ لاقُوَّةِ اِلاّ اَسْتَغْفِرُ اللّهباشد و بر
روى دیگر نگین محمدو على نقش کرده باشند چون این انگشتر را با خود دارى امان یابى از شر دزدان
و راه زنانو
براى سلامتى تو تمام تر است و دین ترا حفظ کننده تر است، خادم گفت بیرون آمدم وانگشتری که حضرت فرمود بهم
رسانیدم و برگشتم که وداع کنم چون وداع کردم و دورشدم فرمود که مرا برگردانند چون برگشتم گفت اى صافى
گفتم لبیک اى آقاى منفرمود باید که انگشتر فیروزه هم با خود داشته باشى بدرستی که درمیان طوس ونیشابور شیرى بر خواهد خورد
به تو و قافله را منع خواهد کرد از رفتن تو پیش برو و اینانگشتر را به شیر بنما و بگو مولاى من میگوید که دور
شو از راه و باید که بر یکطرفنگین فیروزهاَللّهُ الْمَلِکُنقش کنى و
برطرف دیگراَلمُلْکُ لِلّهِ الْواحِدِالْقَهارِزیرا که نقش انگشتر جناب امیرالمؤمنین علیه السلاماَللّهُالْمَلِکُبود چون خلافت آنجناب برگشتاَلْمُلْکُ لِلّهِ الواحِدِ
الْقَهارِنقش
کرد و نگینش فیروزه بود و چنین نگینى امان مى بخشد از حیوانات درنده وباعث ظفر و غلبه میشود در جنگها، خادم گفت که رفتم به سفر، به خدا سوگند که در
همانمکان که
حضرت فرموده بود شیر بر سر راه آمد و آنچه فرموده بودبعمل آوردم و شیر بر گشت . چون از زیارت بر گشتم
آنچه گذشته بود بخدمت آنجنابعرض کردم فرمود یک چیز ماند که نقل نکردى اگر خواهى مننقل کنم، گفتم اى آقاى من شاید
فراموش کرده باشم فرمود که شبى در طوس نزدیکروضه امام رضا علیه السلام خوابیده بودى گروهى از
جنیان به زیارت قبر میرفتند آننگین را در دست تو دیدند و نقش آنرا خواندند پس آنرا از دست تو بدر آوردند
و بردندبه نزد
بیماری که داشتند و آن انگشتر را در آب شستند و آب را به بیمار خود خورانیدند وبیمارشان صحت یافت پس انگشتر
را برگردانیدند و تو در دست راست کرده بودىایشان در دست چپ تو کردند چون بیدار شدى بسیار تعجب
کردى و سببش را ندانستى وبر بالین خود یاقوتى یافتى و آنرا برداشتىو الحال همراه تو است ببر بازار و آنرا به هشتاد اشرفى
خواهى فروخت و این یاقوت هدیهآن جنیان است که براى تو آورده بودند. خادم گفت که یاقوت را بردم به بازار و
هشتاداشرفى
فروختم .
و ایضا سید بن طاوس روایت کرده است که شخصى آمد بخدمت جناب امام صادق علیه السلام و گفت
من میترسم از حاکم شهر جزیره و میترسم که دشمنان من اورا با من به خشم آورند و ایمن نیستم از آنکه مرا
بکشند، آنجناب فرمود که انگشترى بسازکه نگین آن حدید صینى باشد و بر روى نگین سه سطر نقش کن در سطراولاَعُوذُ
بِجَلالِ اللّهِو در سطر دوماَعُوذُ
بِکَلِماتِ اللّهِو درسطر سوماَعُوذُ بِرَسوُلِ اللّهِو در زیر
نگین دو سطر نقش کن سطراولامَنْتُ بِاللّهِ و کتبهو سطر دوماِنّى واثِقٌ
بِاللّهِ وَ رُسُلِهِو در دور نگین نقش کناَشْهَدُاَنْ لا اِلاّ اللّهُ مُخْلِصاو دردست کن آن
انگشتر را در هر حاجتى که بر تو دشوار شود و ترسهایت به ایمنىمبدل میشود و زنی که زائیدن بر او دشوار شود بر او
ببندید که به مشیت خدا بزودى وضعحمل او میشود وهمچنین دفع میکند اثر چشم بد را و حذر کن که نجاستى و چربى
بآن نگیننرسد و
با خود بحمام و بیت الخلا مبر و خوب محافظت نما آنرا که از اسرار خدا است وشما شیعیان از دشمنان خود مى
ترسید برجان خود که باید که این انگشتر را داشتهباشید و از دشمنان پنهان دارید و تعلیم مکنید مگر
به کسیکه اعتماد بر او داشته باشیدراوى حدیث گفت که من تجریه کردم و اثرش را یافتم .
از حضرت امام محمد باقر علیه السلام روایت کرده است که هر
که صبح کند در دستشانگشتر عقیق باشد که در انگشت دست راست کرده باشد پیش از آنکه نظرش
بر کسىبیفتد
نگین آنرا بجانب کف دست بگرداند و به آن نظر کند و سوره انا انزلناه فى لیلةالقدر را تا آخر بخواند پس بگوید:امَنْتُ بِاللّهِ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ وَ کَفَرْتُبِالْجِبْتِ
وَالطّاغُوتِ وَ آمَنْتُ بِسِرِّ آل مُحَمَّدٍ وَ عَلانِیَتِهِمْ وَ ظاهِرِهِمْ وَ
باطِنِهِمْ وَ اوَّلِهِمْ وَ آخِرِهِمْچون چنین کند خداوند عالمیان او را نگاهدارد آنروز
از شر آنچه از آسماننازل مى شود و آنچه از زمین بیرون
می آید و در حرز و حمایت خدا باشد تا شام. و در حدیثدیگر منقول است که هر که انگشترى از عقیق بسازد و در
نگین آن نقش کندمُحَمَّدٍ وَعَلِىٌوَلِىُ
اللّهِخدا او را از مرگ بد نگاهدارد و نمیرد مگر بر دین حق .